دکتر حمیدرضا طیبی از سال 1385 که به خواست و اراده دکترمحمود نژاد، رفیق بیستسالهاش، بر کرسی ریاست جهاد دانشگاهی نشست و طی دو دورهدیگر ریاست بر این نهاد بارها به مناسبتهای مختلف درباره مأموریت جهاد دانشگاهیسخن گفته است. در این سخنان گاهی مأموریتهایی را از نهادهایی مثل دولت و مجلس وشورای عالی انقلاب فرهنگی طلب کرده و مدعی شده است که جهاد دانشگاهی قادر است چه مأموریتهاییرا بر عهده بگیرد و حتی ابایی نداشته که بر خصلت انحصاری مأموریتهای واگذار شدهآتی به این نهاد تأکید نماید. این سخنان که درواقع مأموریت برای این نهاد میباشدموضوع این نوشته نیست. دکتر طیبی گاهی در سخنان خود به مأموریت واحدها بهطورکلیاشاره میکند و یا مأموریتهایی را بر عهده واحدها بهطور اختصاصی میگذارد؛ مثلاًدر یک سخنرانی دکتر طیبی مأموریت جهاد دانشگاهی البرز را کار در حوزه اجتماعی دانسته استو در سخنرانی دیگری اصلاح نژاد و تکثیر ماهیان سردابی را از مأموریتهای واگذار شدهبه واحد استان چهار و محال بختیاری و اصلاح نژاد و تکثیر سریع درخت فندق و بادام رااز مأموریتهای واگذار شده به واحد استان اردبیل و مأموریت واحد استان سمنان را همکاریبا پژوهشگاه رویان برای اصلاح نژاد دام با تمرکز بر گوسفند میداند. این مأموریتهانیز موضوع این نوشته نیست. موضوع این نوشته مأموریتهایی است که جهاد دانشگاهی بهزعمدکتر طیبی بر عهده دارد و همه تلاشهایی که در این نهاد انجام میشود برای تحققاین مأموریتهاست.
دکتر طیبی در دوره اول ریاست خود چندان اعتمادبهنفس نداشت. ایشان با رأیاعضای غیر جهادی هیأت امنا و با یک رأی بیشتر به ریاست رسیده بود. وی بهخوبی آگاهبود که در افکار عمومی جهادگران از پشتوانه اندکی برخوردار است و برخلاف سنتهای ریشهداراین نهاد که همواره معطوف به مقبولیت و پذیرش داخلی بود، توسط قدرت ی از خارجاز جهاد به سمت ریاست این نهاد رسیده و درواقع ریاست تحمیلی دارد! دلایلی دیگرینیز وجود داشت ازجمله نداشتن تجربه کار در ستاد. اگر دکتر طیبی مدتی را بهعنوانیکی از معاونتهای جهاد دانشگاهی تجربهاندوزی کرده بود قاعدتاً با وظایف و پیچیدگیهاییکار ستادی مثل برنامهریزی و هدایت و نظارت بر مجموعهای فراتر از یک واحد و درسطح ملی آشنایی بیشتری مییافت و تجربه کسبشده میتوانست کمککار وی در سمت ریاستجهاد باشد. نقل است که در دوره اول ریاست نامههای با یک موضوع را در هر بار بهحوزه متفاوتی ارجاع میداد که بعضاً هیچ ارتباطی هم نداشت! متأسفانه فقدان اینتجربه آسیبها و پیامدهای منفی دیگری نیز در اجرا داشت که از بیان آن صرفنظر میشود.از نکات دیگر میتوان به فقدان معلومات و دانش نظری دکتر طیبی اشاره کرد. ایشاناهل عمل و به قول امروزیها پراگماتیست بود! به تجربه معلوماتی کسب کرده بود ولیاین معلومات از یکسو هرگز با مطالعه بیشتر پخته نشده و عمقی پیدا نکرده بود و ازسوی دیگر به زمینه خاصی مثل فناوری محدود میگردید. میتوان گفت در حوزه فرهنگی مطلقاًایدهای نداشت. هنگامیکه رئیس واحد علم و صنعت بود به کار فرهنگی بر روی نیروهایواحد از طریق برگزاری کلاسهای اخلاقی اهتمام داشت. حوزه اشتغال ازنظر او کاری بودکه واحد علم و صنعت انجام میداد؛ یعنی گرفتن پروژه از کارفرما و بهکارگیری واستخدام نیرو برای انجام آن پروژه و درنتیجه ایجاد اشتغال مولد! حوزه آموزش وفرهنگی و حتی اشتغال عملاً در واحد علم و صنعت وجود نداشت یا بسیار ضعیف و نحیفباقی مانده بود. بخشنامه و دستورالعملهایی که از دفتر مرکزی صادر میگردید چه درزمینه نظام برنامهریزی یا ایجاد و فعال کردن روابط عمومی و امثالهم را مزاحم ومخل کارهای واحد میدانست! دکتر طیبی با سعی و تلاش خود و به پشتوانه کارهایی کهدر واحد انجام میشد قادر بود ارتباطاتی در سطح معاونین برخی وزارتخانه پیدا نمایدولی در مورد برخی از دستگاههای بدقلق مثل وزارت نفت و ابوابجمعی آن و تماس با نمایندگانمجلس ناگزیر بود که از دفتر مرکزی کمک بگیرد. اهداف جهاد دانشگاهی ازنظر دکتر حمیدرضا طیبی رئیس دهساله جهاد دانشگاهی
اندر حکایت سخنرانیهای رئیس جهاد دانشگاهی در گردهماییها و مجامع
مأموریت جهاد دانشگاهی از نظر دکتر حمیدرضا طیبی
واحد ,دکتر ,طیبی ,جهاد ,ریاست ,دانشگاهی ,دکتر طیبی ,جهاد دانشگاهی ,این نهاد ,که در ,علم و
درباره این سایت